چرا ارضای نیاز جنسی لازم است؟

دین اسلام در برابر پلید دانستن علاقه جنسی بعضی از آیین ها مقابله می کند.

مقدمه

دین اسلام در برابر پلید دانستن علاقه جنسی بعضی از آیین ها مقابله می کند و دین اسلام بر این که، علاقه دو همسر به یکدیگر، یکی از نشانه های بارز وجود خداوند است، خداوند می فرماید: یکی از نشانه های او، این است که از خود شما برای شما همسر آفرید تا با او آرام گیرید و میان شما مهر و محبت قرار داد. و نکاح را ستت و تجرد را یک نوع شر حساب می کنیم، هنگامی که می خوانیم یا می شنویم بعضی از آیین ها علاقه جنسی را ذاتا پلید و آمیزش جنسی را، هر چند با همسر شرعی و قانونی، موجب تباهی و سقوط می دانند، دچار تعجب می شویم.

برتراند راسل، فیلسوف اجتماعی مشهور معاصر می گوید: در همه آیینها نوعی بدبینی به علاقه جنسی یافت می شود مگر در اسلام، اسلام از نظر مصالح اجتماعی حدود و مقرراتی برای این علاقه وضع کرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است.[۱] و به عقیده روانکاوان، نفوذ این عقیده اینکه هرگونه رابطه جنسی، ناپاک است، اختلالات روانی و بیماری های روحی فراوانی را موجب شده است که از این جهت، مانند ندارد.[۲]

شهید مطهری (ره) اضافه می کند: به هر حال، از نظر اسلام، علاقه جنسی، نه تنها با معنویت و روحانیت منافات ندارد، بلکه جزو خوی و خلق انبیاست.

لازم دانستن ارضای نیاز جنسی

 باتوجه به وجود غریزه جنسی و طبیعی بودن تمایل و علاقه جنسی، باید ارضای این نیاز را لازم بدانیم و نه تنها از ظهور آن در سطح هوشیاری، جلوگیری نکنیم، بلکه درصدد فراهم سازی شرایط ارضای آن نیز بر آییم؛ زیرا سرکوب کردن غریزه جنسی، بیماری های روانی و انحرافات جنسی را به دنبال دارد. فروید در این زمینه می نویسد: نباید آنچه را که در سرشت ما حیوانی است، فراموش کنیم. این، آرمانی نیست که ما ارضای جنسی فرد را رها سازیم. ما نباید از این که تمایلات جنسی خود را بدین دلیل که توانسته ایم غرایز حیوانی مان را تخفیف دهیم و یا به کلی محو سازیم، شادمان باشیم![۳]

نگاه فروید

 همان طور که ملاحظه می کنید، تأکید فروید، بر این است که این نیاز، به اندازه طبیعی ارضا شود و عدم ارضای آن، باعث بروز بیماری ها و ناهنجاری ها می گردد؛ ولی تأکید می شود که این، به معنای لزوم شهوت رانی بی حد و حصر نیست.

در هر حال، نه سرکوب غریزه جنسی و عدم ارضای آن، به نفع انسان است و نه آزاد گذاشتن آن به اندازهای که به قول فروید، به شکل یک غول شهوتران در بیاید.

دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلامی، هر انسانی، جیره خاصی از نیازهای طبیعی دارد که بدون ارضای کمترین آن، یا می میرد یا دچار اختلال می شود. و از این روست که اسلام، انسان ها را از ریاضت کشیدن و دوری از ارضای نیازها نهی می کند؛ چراکه خلاف طبیعت بشری است. اسلام، تمام دستورها و احکامش هماهنگ با فطرت و طبیعت آدمی است و برای ارضای نیازها (از جمله نیاز جنسی)، افراد را به حد اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط، هدایت می نماید. و در زمینه ارضای جنسی نیز، در برابر عبادت پروردگار، نه تنها تشویق به عبادت افراطی نمی کند، بلکه نهی می کند و به ارضای نیازهای جنسی تشویق می کند.

از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که هیچ لذتی برای مردم در دنیا و آخرت بیشتر از لذت جنسی نیست، می فرماید: اهل بهشت، از هیچ چیزی به اندازه آمیزش جنسی لذت نمی برند؛ نه به اندازه غذا و نه نوشیدنی[۴] به طور کلی، هر یک از نیازهای انسان هدفی را دنبال می کند. گرسنگی زمینه غذا خوردن و تأمین انرژی بدن، تشنگی زمینه نوشیدن و تأمین آب بدن، و نیازهای عاطفی زمینه گرایش به همنوع و تأمین کننده آرامش و امنیت فرد است.

ضمن تأمین چنین اهدافی، ارضای هر یک از این نیازها موجب رفع تنش و لذت است. در حقیقت، این گرایش لذت جوئی است که به گونه های متفاوت نقش های انگیزشی و تنظیمی رفتارهای ما را ایفا می کند. اگر چه در بسیاری از اوقات فعالیت جنسی منتج به تولید مثل نمی شود، باعث رفع تنش تحریک های جنسی و موجب لذت و آرامش است.

طبق بیان موسی بن جعفر (علیه السلام) این لذت و آرامش است که فرد را برای فعالیت های مهم زندگی آماده تر، و انرژی لازم برای حرکت او را تأمین می کند.[۵] بنابراین به ارضای میل جنسی به عنوان یک اصل توجه می شود. در صورتی که این نیاز در چهارچوب ایمن و صحیح ارضا شود، دو فائده عاید می شود:

  1. رفع تنشی که ناشی از تحریک این نیاز است و باقی ماندن آن موجبات ضرر و زیان فرد و جامعه را فراهم می کند.
  2. لذت و آرامشی که در پس ارضای صحیح نیاز جنسی نصیب فرد و در وهله بعدی نصیب جامعه انسانی می شود.

پی نوشت:[۱].  مجموعه آثار استاد شهید مطهری – نظام حقوق زن در اسلام، ج۱۹، ص: ۱۳۴.[۲] . تربیت جنسی: مبانی، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث، ص: ۴۷.[۳] . – پنج گفتار روانشناسی، ص ۱۲۸ و ۱۲۹ – ژان پیاژه، ترجمه: نیک چهره محسنی، تهران: رشد، ۱۳۹۰ش.[۴] . الکافی، ج ۵، ص: ۳۲۱.[۵] . تحف العقول، النص، ص: ۶۰۹.

نویسنده: محمدحسین افشاری

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.