معرفی کتاب «دیانت زرتشت»

در این نوشتار برآنیم به معرفی کتاب «دیانت زرتشت» نوشته سه تن از اساتید زرتشت پژوه، پروفسور کای بار، آسموسن و مری بویس بپردازیم.

در ابتدا چارت کلی کتاب برای روشن شدن فضای کلی کتاب آورده شده است.

 ۱. مقدمه کلی

۱.۱: مشخصات چاپ

کتاب «دیانت زرتشت»، کتابی است که توسط سه تن از اساتید ایران و زرتشت پژوه ، پروفسور کای بار، آسموسن و مری بویس به رشته تحریر درآمده و توسط دکتر فریدون وهمن ترجمه شده است.

نوبت دوم آن در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات «نشر ثالث» در ۲۲۰۰ نسخه و ۱۷۶ صفحه به چاپ رسیده است که نسخه ای که برای گزارش انتخاب شده است همین نوبت چاپ می باشد.

۱.۲: مقدمه مترجم

۱.۲.۱ : معرفی مترجم

این کتاب ترجمه سه مقاله ایست که در معرفی دین زرتشت می باشد که هر کدام یک از این مقالات توسط یکی از اساتید ایران پژوه و زرتشت آشنا به رشته تحریر درآمده و دکتر فریدون وهمن آن را به فارسی ترجمه کرده است.

دکتر فریدون وهمن استاد ایران‌شناسی دانشگاه کپنهاگ، در رشته‌ی زبان‌ها وادیان‌ باستانی ایران با بیش از چهل سال سابقه‌ی تدریس و تحقیق است. از آثار او میتوان کتاب‌های زیر را نام برد: «دین زردشتی»؛ «فرهنگ مردم کرمان» و «واژه‌نامه‌ی پهلوی به فارسی ارتای ویراز نامک»، که قبل ازانقلاب در ایران منتشر شدند. آثاری همچون کتاب سه‌جلدیWest IranianDialects در مورد لهجه‌های غربی ایران، دو واژه‌نامه‌ی دانمارکی – فارسی و فارسی – دانمارکی از جمله چندین اثر فریدون وهمن هستند که به زبان‌های انگلیسی و دانمارکی منتشر شده‌اند.

همچنین مقالات متعددی به قلم این استاد ایران‌شناس در دانشنامه‌ی عظیم ایرانیکا، دانشنامه‌ بزرگ دانمارک،مجلات سخن،

راهنمای کتاب، ایران‌شناسی، ایران‌نامه، خوشه‌هایی از خرمن ادب و هنر، Acta Iranica و دیگر نشریات علمی و تخصصی منتشر شده است.

فریدون وهمن از مؤسسین و درحال حاضر رئیس « انجمن فرهنگی ایران و دانمارک»است که پیش از انقلاب اسلامی و برای معرفی فرهنگ ایران به مردم دانمارک تشکیل شد.

۱.۲.۲ : معرفی مختصری از کتاب توسط مترجم

مترجم کتاب در ابتدا، به چند نکته مهم در مورد دیانت زرتشت و همچنین معرفی کتاب و شخصیت هایی که در نوشتن این مقالات دخیل بوده اند، پرداخته است.

نکاتی که مترجم در مقدمه کتاب آورده است، عبارتند از :

  • علت مطالعه دین زرتشت. [۱]
  • اولین نوشته های منتسب به دین زرتشت.[۲]
  • آغاز مطالعه مستشرقین در حوزه دیانت زرتشت از یک قرن اخیر.[۳]
  • جوان بودن اوستا شناسی در کشور ایران.[۴]
  • معرفی کتاب.[۵]
  • روش مستشرقین در تحقیق پیرامون دیانت زرتشت.[۶]
  • کتابخانه ای بودن دو مقاله نخست که توسط استاد کای بار و آسموسن نوشته شده است و نیز تلفیقی بودن مقاله خانم مری بویس.[۷]

۱.۲.۳: معرفی نویسندگان مقالات

همان طور که بیان شد، این کتاب، برگزیده سه مقاله از کتاب تاریخ مصور ادیان(illustreret religion shistore) است که در سال ۱۳۸۸ه.ش در سه جلد به زبان دانمارکی در کپنهاک دانمارک به چاپ رسیده است و این سه مقاله به علت اینکه ارتباط با دین زرتشت داشته است به صورت جدا انتخاب شده است و توسط دکتر وهمن به فارسی ترجمه شده است.

بخش اول) دیانت زرتشت

این مقاله توسط پروفسور کای بار[۸] به گفته مترجم کتاب، او از ایران شناسان نامدار دانمارکی و متخصص در زبان ها و لهجه های هند و اروپایی است که سال ها استاد کرسی ایران شناسی در دانشگاه کپنهاک را به عهده داشته و در سال ۱۳۸۷ه.ش با رسیدن به سن هفتاد سالگی بازنشسته شده است.[۹]

این مقاله از صفحه ۲۱ تا صفحه ۷۸ را دربرگرفته است که نشان از حجیم بودن این مقاله است و دارای چهار فصل می باشد. ملل ایرانی، منابع اطلاع غرب از مذهب ایران باستان، سنن مذهبی و اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت چهار فصلی است که در این بخش قرار گرفته است.

بخش دوم) اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی

مقالۀ مذکور، نوشتۀ پروفسور جس پیتر آسموسن[۱۰] می باشد. او استاد کنونی کرسی مطالعات ایرانی دانشگاه کپنهاک است که صاحب تالیف و مقالات متعدد در مواضع گوناگون ایرانی است.

این مقاله شامل صفحات ۷۹ تا ۱۰۲ می باشد که خود از دو بخش تشکیل شده است و نویسنده در پایان بخش، مدارک و اسناد مطالب علمی خود را آورده است.

بخش سوم) دیانت زرتشتی در دوران متاخر

این مقاله توسط دکتر مری بویس[۱۱]، استاد مدرسۀ مطالعات آسیایی و آفریقایی دانشگاه لندن که زمینۀ مطالعات و رشتۀ تخصصی وی زبان های میانۀ ایرانی و صورت متاخر دیانت زرتشتی است نوشته شده است و آثار فراوانی در این زمینه منتشر کرده است.

در سایت ویکی پدیا در مورد زمینۀ شکل گیری تفکر پژوهش در ذهن این محقق مطالب جالبی آورده بود که لازم است بدان اشاره شود چرا که مطالب آن پرفایده است.

در سایت ویکی پدیا در شرح حال این پژوهشگر آورده شده است:

دلباختگی او به ایران و به ویژه رخساره زرتشتی آن، آنگاه اوج گرفت که سال ۱۹۶۶ را در روستاهای زرتشتی‌نشین اطراف یزد، باکشاورزان تنگدست اما عمیقاً معتقد و متعصب در آیین خود به سر برد. پس از این اقامت یک ساله بود که نظریاتش در باره این دین زیر و زبر گشت. اقامت در میان زرتشتیان یزد و کرمان سبب شد تا آراء ونظریات اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران را در زمینه کیش زرتشت زیر سوال برد. مری بویس این پرسش را مطرح ساخت:

«سه هزار و اندی سال پس از زرتشت، چه کسی صلاحیت بیشتر در تعبیر وتفسیر وشرح باورها و آموزه‌های زرتشت را دارد؟ پژوهشگران و دانشمندانی که در صندلی‌های راحت کتابخانه‌های خود لم داده و بر سر جزئیات دستوری گاتها و نیایش‌ها و دیگر ادبیات دینی زرتشتی قلم فرسایی می‌کنند، یا آن کشاورز قبا بر تن زرتشتی که در کوه‌ها و بیابان‌های خشک اطراف یزد و کرمان بیل می‌زند و کار می‌کند وعرق می‌چکاند و نیایش‌های زرتشت را زمزمه کرده و سفت و سخت، سنت‌ها وآیین‌های دین آبا و اجدادی خود را نگهبانی می‌کند؟»

به همین دلیل او در پژوهش خود تغییراتی را به وجود می آورد که در دیگر پژوهشگران نیز هنگامی که به مطالعه پیرامون زرتشت قدم بر می دارند، موثر بوده است. در ادامه آورده شده است:

او بر آن بود که تنها با خواندن کتاب و مقاله نمی‌توان به چند و چون این کیش پی برد. او توانست با ژرف‌نگری در آیین‌ها و رسوم و باورها، که از سه هزار سال پیش تاکنون دست نخورده بود، به جزئیات زندگانی این پیامبر ایرانی وآموزه‌های او، حتی عقاید دینی پیش از ظهور زرتشت دسترسی پیدا کند. او نتیجه پژوهش‌های خود را در کتاب پایگاه ایرانی کیش زرتشت در سال ۱۹۷۸ عرضه نمود. کار بزرگ او مجموعه کتاب‌های تاریخ کیش زرتشت است که به اکثر زبان‌ها از جمله زبان پارسی برگردانده شده‌است.[۱۲] مرگ مجال نداد که مری این کتاب را به پایان برد ولی خوشبختانه پیش از مرگ با آلبرت دو یونگ استاد دانشگاه لیدن به توافق رسید که کار به انجام رساندن را به عهده گیرد.

خانم الموت هیتنر که اکنون بجای مری بویس استاد کرسی مطالعات زرتشتی دانشگاه لندن است در سوگنامه‌ای که در روزنامه دیلی تلگراف چاپ شد می‌نویسد:

پروفسور مری بویس اعتقاد داشت که نیازها و محدودیت‌های ناشی از تحقیق و پژوهش علمی با وظایف خانوادگی سازگار نیست بنا بر این از ازدواج پرهیز کرد و به قول خویش وفاداری و یکه‌پرستی به علم و پژوهش علمی را به غریزه و طبیعت خویش ترجیح داد. او چنان دلباخته ایران‌شناسی و کیش زرتشت بود که تمام دارایی و پس‌انداز خود را بی هیچ چشمداشتی در این راه صرف کرد.

مری بویس سحرگاه روز ۴آوریل ۲۰۰۶ در بخش عمومی بیمارستانی در لندن هنگام خواب در گذشت .

این مقاله که در فصل سوم قرار گرفته است از ۹ فصل تشکیل شده و شامل صفحات ۱۰۳ تا ۱۴۵ است.

عناوین فصول این بخش عبارتند از : دیانت زرتشتی در دوران متاخر، سابقه تاریخی، خداوند و شناسایی او، موبدان و مردمان عادی، عبادات، تعالیم و اصول دین، سرنوشت نهایی، موقعیت کنونی دیانت زرتشتی و نیز تاریخچۀ کوتاهی از مطالعات مربوط به دیانت زرتشتی.

 

۲. معرفی بخش دیانت زرتشتی

همانطور که قبلا بیان شد این بخش توسط پروفسور کای بار نوشته شده و از چهار فصل تشکیل شده است. این فصول عبارتند از : ملل ایرانی، منابع اطلاعات غرب از مذهب ایران باستان، سنن مذهبی و اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت.

۲.۱: قوم ایرانی

نویسنده در ابتدای این مقاله که از دو بخش تشکیل شده است، اذعان دارد که قوم ایرانی، یک گروه بزرگی از ملت هاو قبایلی بوده است که از نظر زبان و نیز تا اندازه ای از لحاظ فرهنگ با یکدیگر پیوستگی و ارتباطی نزدیکی داشته اند و زبان های اقوامی که اگر گرداگرد ایشان بوده است طبق علم زبان شناسی تطبیقی جملگی از زبان های قدیمی واحدی منشعب شده و یک اصل و ریشه دارند و آن زبان ایرانی اولیۀ ایرانی است.[۱۳]

نویسنده ریشۀ این قوم را در جنوب شرقی روسیه در مناطق نزدیک به دریاچۀ آرال در سواحل رودخانه سیحون می داند.[۱۴]

پروفسور کای بار، سپس به بیان سرچشمۀ قوم مادها و پارس ها و نوع مهاجرت ایشان پرداخته و مادها، پارس ها و پارت ها را شعبۀ غربی قوم ایرانی دانسته و زبان آنان را ایرانی غربی نام می نهد.[۱۵]

نویسنده سعی دارد در این نوشتار به تمام تقسیماتی که از این قوم به وجود آمده است از جمله هندوها، قوم بین النهرین و … اشاره کند و تاریخ مهاجرت و نوع این دست از مهاجرت ها را به رشتۀ تحریر درآورد. [۱۶]

۲.۲: زبان ایرانی قدیمی و هندی قدیمی

یکی از موارد بسیار مهم در این کتاب اشاره نویسنده به دو زبان هندی قدیمی در ریگ ورا و ایرانی قدیمی در کهن اوستاست.نویسنده در این مورد بیان می دارد:

تفاوت های بین زبان های هندی قدیمی در ریگ ودا و زبان ایرانی قدیمی در قسمت کهن اوستا خاصه در مورد دستور و قواعد زیاد نیست و تفاوت های آوایی نیز کم و به همان اندازۀ معقولی است که می تواند بین دو لهجۀ یک زبان مشترک موجود باشد.[۱۷]

سپس نویسنده این گونه نتیجه می گیرد که این دو قوم (هندی و ایرانی) در واقع اقوامی برادر بوده و از یک محیطی یکسان و واحد آمده اند و تا حد زیادی، آداب و اعتقادات مشترک می باشند که به ارث برده اند.[۱۸]

۲.۳: منابع اطلاع غرب از مذهب ایران باستان

او چند دسته از منابع را برای مطالعه در مورد صور گوناگون مذهب ایران نام می برد.

الف) آثار مورخین یونانی: همچون هرودوت[۱۹]، پلوتارک[۲۰] و استرابون[۲۱].

ب) سنگ نوشته های دوران هخامنشی

ج) اوستا. [۲۲]

سپس او به بیان ویژگی هایی از کشف اوستا و نگاه غربیان به این کتاب دارد.

۲.۴: ترجمه اوستا به فرانسه

کای بار در ادامه به روش ترجمه و اینکه نخستین بار چه کسی به کشف، ترجمه و رمز گذاری این کتاب اقدام کرده است:

تقدیر اینگونه بوده است که راز این گنج نهانی به دست جوانی فرانسوی به نام آنکتیل دوپرون که دانشجوی موسسۀ زبان های شرقی دانشگاه پاریس بود، کشف گردد. [۲۳]

رمز بودن آن بدین گونه بوده است که حتی موبدان زرتشتی فقط آن را می خواندند و از معنای آن اطلاعی نداشتند. [۲۴]

۲.۵: نخستین ترجمه

دارمستتر، بر اساس اذعان پروفسور کای بار نخستین ترجمۀ کامل اوستایی را به دنیای اوستا شناسی تقدیم کرد که کتاب خود را تحت عنوان زند اوستا در سه مجلد در سال های ۹۳-۱۸۹۲ منتشر ساخت. او در ترجمه و تفسیر خود تا حد زیادی از ترجمه های دیگر اوستا به پهلوی استفاده نموده و آنها را در پاورقی و شروحی که بر ترجمۀ خود نوشته، نقل نموده است.[۲۵]

در ادامه نویسنده به بیان مطالبی دیگر در مورد کتاب اوستا پرداخته و آشکار می کند که اوستا به طور کامل در یک مجموعه جمع آوری نشده و تنها آن قسمت از ادبیات وسیع و گستردۀ زرتشتی است که در قرن نهم و دهم میلادی کماکان زرتشتیان هند و ایران بدان آشنایی داشته و بر اساس آن ترجمه ها و تفسیرات مذهبی به زبان پهلوی نگاشته اند.[۲۶]

۲.۶: متون کنونی زرتشتیان

کای باردر این بخش به معرفی چند متن اوستایی که امروزه در میان زرتشتیان در مراسمات و آداب عبادات به کار برده می شود، اشاره دارد. این متون عبارتند از :

۱)       یسنا (yasna) : متونی که موبدان هنگام انجام تشریفات و مراسم های مذهبی که تحت عنوان همین نام اجرا می شود، تلاوت می گردد.

۲)       ویسپرد(visprat): این متن فقط همراه با یسنا در مراسم جشن های خاص و جشن های مذهبی فصول مختلف(شش گهنبار) خوانده می شود.

۳)       وندید (vandidad)

۴)       یشت ها (yasti): مجموعه ای از سرودهایی است که در آن به ستایش و نیایش یزدان پرداخته شده است.

۵)       خرده اوستا : مجموعه ای از دعاها و نیایش هایی است که بیشتر توسط مردم عادی خوانده می شود و در مراسم های عبادی به کار می رود.[۲۷]

۲.۷: سنن مذهبی

نویسندۀ مقاله در ابتدای این بخش اشاره به یسنا دارد و مجموعۀ فصول این کتاب که شامل متون مقدس این دین است.[۲۸]

۲.۸: اعتقادات مذهبی ایرانیان قبل از زرتشت

نویسنده یگانه منبعی را که برای استفاده در این مورد هست را گات های زرتشت می داند که در آن اطلاعات گسیخته و جزئی در این مورد وجود دارد و پس از آن ممکن است بتوان مدارک و اسنادی را از آداب هندیان قدیم نیز به دست آورد؛ علت این امر هم همان بحث های جدایی این قوم از همدیگر و دارای اشتراکات واحد بودن با هم قوم ایرانی و هندی است.[۲۹]

از جمله اعتقادات مشترک ایرانیان و هندیان می توان به این موارد اشاره کرد:

۱)       وجود خدایانی همچون میترا (mitra) که در ایرانی میثرا می نامیدند که قالبی انسانی داشته است؛ وایو (الهۀ باد) و آتر (الهۀ آتش)[۳۰]

۲)       وجود خدایان وظیفه دار (رسمی) همچون وارونا(varuna)

۳)       کشتن دام ها یه مانند اعتقادات تمامی ملل و قبایل گله دار به عنوان نوعی قربانی و فدیه[۳۱]

 

۳. معرفی بخش «اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی»

بخش دوم، نوشتۀ دکتر جس پیتر آسموسن پیرامون اصول عقاید و اعتقادات دیانت زرتشتی است که صفحات ۸۱ تا ۱۰۲ را به خود اختصاص داده است.

نویسنده در انتهای بخش دوم منابع و مدارکی که در نوشتن مقاله خویش از آن بهره جسته است را نیز آورده است.

۳.۱: اصول عقاید و اعتقادات زرتشت

نویسنده در ابتدا اذعان دارد که نوشتن شرح حال کامل و جامعی از زندگی و فلسفه و عقاید پیامبران کاری به غایت دشوار و در نهایت سختی است و در این میان زرتشت را به غایت سخت و مشکل تر از دیگر ادیان همچون کنفوسیوس، بودا، مسیح و اسلام می داند تا حدی که دشواری کار را بدانجا می داند که این پژوهش را به کلی، غیر ممکن به تصویر می کشد.[۳۲]

نویسنده علت این امر را ابهام در جزئیات زمانی زرتشت، حیات و زندگی او و وضع اجتماعی دوران اوست.[۳۳]

۳.۱.۱: زرتشتِ پیامبر

او قائل است که زرتشت پیامبر بوده است نه صرفاً یک رهبر مذهبی (= موبد مغ) که قائلین به این امر به اصطلاح zarathustroam (زرتشت وار) یا مانند زرتشت استناد می کنند.[۳۴]

۳.۱.۲: نظرات در مورد وجود زرتشت

آسموسن بیان می دارد که فلاسفه و مورخین قدیم یونان هر یک نظری در مورد زمان زندگی او داشتند.

  • مورخ یونانی خسانتوس : ۴۰۰ سال قبل میلاد
  • هرمودودورس شاگرد افلاطون : او ستاره پرست بوده و در ۵۰۰۰ سال قبل از فتح تروی بوده است.
  • اودکسوس و ارسطو : ۶۰۰۰ سال قبل از افلاطون .[۳۵]

۳.۱.۳: آشنایی غرب با زرتشت

آغازگر پژوهش در مورد زرتشت با دو کتاب «زند» و «اوستا» که در سال ۱۷۷۱ میلادی نوشته شده، شروع شده است. [۳۶]

۳.۱.۴: مشخصات کلی زرتشت

نویسنده بدون ذکر منبع، بیان می دارد که زرتشت در شمال شرق ایران یعنی خوارزم و در ساحل جنوبی رود سیحون در بین مردمانی که پیشۀ ایشان گله داری بدوه و ان منطقه اسکان داشتند، زندگی می کرده و به بیان عقاید و نیز گسترش دین خود پرداخته است. مردمانی که زرتشت در بین ایشان بوده است، کشاورزی محدود داشته و تمدن روستایی داشته اند.[۳۷]

زمان زندگی او ۲۵۸ سال قبل از اسکندر بیان شده است.[۳۸] اما می توان گفت زمان زرتشت حداقل در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح یعنی قبل از امپراطوری هخامنشیان بوده است.[۳۹]

او از دودمان سپیتما[۴۰] است و نسبش به هائیچتسب رسیده و نام پدرش پورشسب بوده است.

نویسنده بیان می دارد که او خود قبل از نبوتش داردی مقام مذهبی بوده و در آداب و سنن قدیمی آریایی سمت قربانی کردن حیوانات زئوتر را داشته است.[۴۱]

از ویژگی های دیگری که نویسنده در کتاب برمی شمرد نگاه ا وبه خدای واحد است . او می نویسد :

« زرتشت روح و فکرش در تسخیر خدای واحد اهورامزدا بوده و به ستایش و بشارت نام او پرداخته است.خدای یگانه(اهورا) را دانا (مزدا) نامید که آسمان و زمین را خلق کرده است. در کتبیه های هخامنشیان می بینیم که اهورامزدا زمین را در اینجا … آسمان را در آنجا … انسان را … و شادی را برای انسان خلق نموده است. » [۴۲]

پروفسور آسموسن قائل است که اهورامزدا به تمام معنا زائیدۀ فکر زرتشت بوده و طبق پژوهش های قبل از او کسی با این نام آشنا نبوده است.[۴۳]

۳.۱.۵: بیان چند اصطلاح

نویسنده در ادامه به بیان پند اصطلاح که در فهم تعالیم زرتشت و نیز عقاید او موثر بوده، پرداخته است. این اصطلاحات عبارتند از : سپنت[۴۴] ، اهوم بیش [۴۵]، سوه [۴۶]، فرش [۴۷]، مَگَ [۴۸]، مگون[۴۹]، واستری [۵۰]، فشوینت [۵۱]، انگره مینئو [۵۲]، گیتی [۵۳]، مینو [۵۴]، گات ها[۵۵].

۳.۱.۶: عقاید خاصه زرتشت

نویسنده در ادامه به بیان چند عقیدۀ خاص زرتشت از جمله: نفی عمل قربانی نمودن گاو[۵۶]، وجود آورندۀ خوبی و بدی [۵۷]، پل میزان [۵۸]، خالق بودن اهورامزدا [۵۹]، رسم ازدواج موسوم به خویتوکدات، که ازدواجی بین اقارب و نزدیکان است و در ادامه به ذکر متونی که این نوع از ازدواج در آن آمده است و مربوط به متون زرتشتی است، اشاره دارد.[۶۰]

۳.۱.۷: اندرزنامه

نویسنده در بخش پایانی نوشتۀ خود، اندرزنامه ها که بخش خاصی از نوشته های مذهبی زرتشتیان است را آورده که متنی می باشد که او از اندرزنامه برگزیده است و ۵۳ اندرز آن را آورده است . گزیدۀ اندرزپوریوتکیشان (=رهبران و پدران دینی) متنی است که او در این بخش از نوشتار خویش بدان اشاره دارد که برخی از این موارد را در این نوشته می آوریم: [۶۱]

  • « … و هر کس که در گیتی است باید یشت (= نیایش های دینی) بجای آوردن و گناهانی را که دست و پا عامل خواهند بود بشناسد. مگر آنان که کر و گنگ اند.جز این نشود. پس هر کس باید به هیر بدستان رود و زند بیاموزد.
  • در کسب فرهنگ کوشا باشید، چه فرهنگ تخم دانش و میوۀ آن خرد است و خرد محافظ در دو جهان است.
  • هیچ کسی را به مسخره نگیرید چه آنان که کسی را به استهزاء گیرند خود مسخره، بدبخت و نفرین شده باشند و آنان را فرزندان شایسته و ارتشتار (=رزمجو) کم بود.
  • هر روز برای پرستش به انجمن بهان شوید چه آنکه بیشتر به انجمن بهان شود، بیشتر کار نیک و پارسایی بخشند.
  • هر روز سه بار به آتشکده شوید و آتش را نیایش کنید، چه آنکه او بیشتر به آتشکده رود و بیشتر آتش نیایش کند او را بیشتر خواسته و پارسایی بخشند… »[۶۲]

۳.۲ : منابع و مآخذ نویسنده

او در نوشتۀ خویش از ۱۸ منبع زبان انگلیسی بهره برده است.[۶۳]

 

۴. معرفی بخش «دیانت زرتشتی در دوران معاصر»

این مقاله توسط دکتر مری بویس (۱۹۲۰-۲۰۰۶ میلادی) نوشته شده است و دارای ۹ فصل می باشد.فصول این بخش عبارتند از :

  1. دیانت زرتشتی در دوران متاخر
  2. سابقۀ تاریخی
  3. خداوند و شناسایی او
  4. موبدان و مردم عادی
  5. عبادات
  6. تعالیم و اصول دین
  7. سرنوشت نهایی
  8. موقعیت کنونی دیانت زرتشت
  9. تاریخچه کوتاهی از مطالعات مربوط به دیانت زرتشتی

۴.۱: دیانت زرتشتی در دوران متاخر

خانم مری بویس، یکی از ویژگی های دیانت زرتشتی را دقت و محافظه کاری زرتشتیان در به جای آوردن همۀ مراسم پرستش و عبادات به خصوص پایداری ایشان به رعایت جزئیات و رسوم و آداب مذهبی است.[۶۴]

۴.۱.۱: مهمترین مراسم و تشریفات

نویسنده قائل است، مبارزه با اهریمن با رعایت اصول اخلاقی و پاکی که همراه اجرای مراسم و ترتیبات خاص دینی است، مهمترین عامل در مراسم و تشریفات دینی، آتش مقدس است.[۶۵]

او این دین را از این جهت که دارای مبانی سه گانه خوبی است( پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک) است، یک دین فعال و پویا می داند.[۶۶]

سپس نویسنده اذعان می دارد که هدف اصلی این دین و دیانت دینداران آن، پیروزی نهایی نیکی و خوبی است بر علیه شر و بدی. [۶۷]

۴.۲: سابقۀ تاریخی

او، جایگزینی دین اسلام به جای زرتشت در کشور ایران را مصادف با قرن هفتم میلادی می داند که پس از مغلوب شدن ایران توسط اعراب به وجود آمد و فقط گروه کوچکی بر روی دین خود ماند و پافشاری کرد و تا کنون این وضعیت ادامه دارد. [۶۸]

۴.۲.۱: دو گروه باقیمانده

نویسنده در مورد باقیماندگان از زرتشت پس از دوران ساسانیان اینگونه بیان می دارد:

« دو گروه زرتشتی از دوران قدیم باقی مانده اند. یکی اولادان و احفاد آن گروهی که سرزمین مادری خود ایران به زندگانی ادامه دادند و ایرانی نامیده می شوند و دیگر بازماندگان آن دسته ای که برای نجات و حفظ دیانت خود به هندوستان مهاجرت نمودند و پارسی یا پارسیان نام دارند.»[۶۹]

پس از آن به سیر تاریخی این گروه ها تا قرن بیستم پرداخته که سرانجام اکثر زرتشتیان به دو شهر یزد و کرمان مهاجرت کرده و سختی هایی را در رسیدن به توشۀ خود می کشیدند [۷۰]و نهایت تمام سختی های ایشان با انقراض سلسلۀ قاجاریه در سال ۱۹۲۰ میلادی به دست رضاشاه پهلوی و مهاجرت زرتشتیان به تهران به اتمام رسید.[۷۱]

نویسنده طبق آمار مربوط به دوران حکومت پهلوی بیان می دارد که تقریباً ده هزار نفر زرتشتی در تهران سکونت دارند در صورتیکه در ابتدای قرن بیستم، فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر بوده اند. بر طبق آماری که در سال ۱۹۶۲ میلادی به عمل آمده، زرتشتیان ایران ۱۷۲۹۶ نفر می باشد که ۲۰۰۰ نفر از ایشان در کرمان و ۵۰۰۰ نفر از ایشان در یزد و توابع آن زندگی می کنند.[۷۲]

او در ادامه بیان می دارد که یزد، کماکان مرکز مذهبی زرتشتیان ایران است و مهمترین محل و مرکز از لحاظ مراسم و آداب مذهبی دهکدۀ شریف آباد در ۶۰ کیلومتری شمال یزد است.[۷۳]

۴.۲.۲: سه آتش مقدس

مری بویس، این زرتشت پژوه مستشرق، چگونگی پدید آمدن آتش بهرام اشاره داشته و مجموعۀ اتفاقاتی که برای این آتش و نوع حفاظت زرتشتیان از این آتش است را شرح می دهد.[۷۴]

۴.۳: خداوند و شناسایی او

نویسنده در ابتدای این فصل که فصل کوتاهی را به خود اختصاص داده است مطالبی را در مورد خدای زرتشت بیان می کند که این مطالب به عنوان اصل اعتقادی زرتشتیان است :

« پارسیان هند و زرتشتیان ایران دیانت خود را بر اساس یکتاپرستی استوار می دانند خدای واحد و بزرگ اهورامزدا است که سرچشمه و خالق همۀ نیکی ها و خوبی هاست و سرانجام بر اهریمن و قوای بدی پیروز خواهد شد. هدف زندگی هر فردی باید خشنود نمودن وی و تقویت نیروهای نیکی باشد.»[۷۵]

سپس او به دیگر خدایان این دین اشاره دارد که بیشتر با امور دنیوی زرتشتیان ارتباط دارد و برخی را همچون وهرام( بهرام)، وهمن(بهمن)، اسپندارند، آناهیداردویسور را نام می برد.[۷۶]

۴.۴: موبدان و مردم عادی

زرتشتیان نیز به مانند دیگر ادیان دسته بندی هایی را در میان پیروان خویش قائل هستند که در این دین به دو گروه تقسیم می شوند: گروه نخست طبقۀ علمای دین و مذهب بوده که این امر قالب موروثی دارد و وظیفۀ ایشان آنست که از جانب تمامی جامعۀ بهدینان آداب و مراسم عبادی را به جای آورند و دسته ای دیگر نیز مردمان عادی یا بهدینان هستند که در کلیۀ مراسمات مذهبی هر قدر هم که شده حق شرکت دارند.[۷۷]

در این دین آدابی نیز در مورد اطفال وجود دارد که مراسم نوجوت (سدره) پوشان نام داشته که دارای آداب خاص و ویژه خود می باشد.[۷۸]

۴.۵: عبادات

۴.۵.۱: وقت نماز

زرتشتیان، یک روز را به پنج قسمت تقسیم کرده و نمازها و عبادت های پنج گانه را که به گفتۀ نویسنده واجب است آنها را در پنج وقت همراه مناجات و ادعیۀ خاص به جا آورد را نام می برد.

جهت نیایش نیز به سوی منبع نور (آفتاب، ماه، چراغ) می باشد و غالباً با خم شدن و سجده بر روی زمین و نشان دادن عبودیت و بندگی خود به اورمزد، دعاهای خود را به پایان می رسانند.[۷۹]

۴.۵.۲:آتش مقدس

آنچه در این دین مهم است، آتش بوده که در مراسمات دینی بزرگترین عامل این مراسمات و از زمان قدیم به آن جنبۀ اخلاقی و معنوی داده اند و آن را علامت و نشانۀ زنده ای از پاکی و طهارت می دانستند.[۸۰]

ممکن است در مورد زرتشتیان به خطا پنداشته شود که توجه زرتشتیان به آتش، دلیل آتش پرستی است در حالیکه اینگونه نیست بلکه نظیر توجه مسلمانان به قبله و احترام مسیحیان به صلیب است. به گفتۀ نویسنده علت این امر آن است که ایشان جدای طاهر و پاک بودن آتش، استفاده ایست که از آتش می کنند و نیز این هست که آتش عنصری زنده است و اگر بدان توجه نشود خاموش می گردد و می میرد لذا بهتر می تواند به عنوان مظهر و نمونۀ چیز مورد تجسم قرار گیرد و از این روست که توجه و احترام به آن در اساس پرستش های دینی ریشۀ عمیقی دوانده است.[۸۱]

مری بویس سه اتش در میان زرتشتیان نام می برد که برای ایشان مقدس است:

  1. آتش بهرام که ترکیبی از ۱۶ نوع آتش است و در تهران و یزد موجود است.
  2. آتش آذران
  3. آتش دادگاه [۸۲]

۴.۵.۳:جشن ها

جشن ها و مراسماتی که زرتشتیان داردن عبارت است از : گاهنبار، جشن فروردگان، جشن مهرگان، جشن سال نو، سی شور و مراسم پاک گردانی.[۸۳]

۴.۶: تعالیم و اصول دین

نویسنده قائل است، تعالیم و اصول زرتشت از بدو پیدایش تا کنون تفاوتی نکرده و لیکن فهم زبان کتاب های این دین برای مردم عادی قابل فهم نیست و جز برخی از موبدان دانشمند، دیگران به فهم آن دسترسی ندارند. او می گوید که اساس اعتقادات دینی زرتشت بر خدای خوبی ها و اهریمن است. [۸۴]

سپس در صفحاتی به بیان عقاید زرتشت در مورد خلقت[۸۵] ، طبیعت[۸۶] ، زندگی بعد از مرگ[۸۷]، آخرت و رستاخیز[۸۸] پرداخته است.

۴.۷: موقعیت کنونی دیانت زرتشت

خانم بویس در این بخش وضع کنونی زرتشتیان را بسیار پیچیده می داند چرا که قائل است گروهی از ایشان مومن و معتقد به دین زرتشت وجود دارند که از موبدان و اشخاص عادی فقیر و غنی، عالم و عامی تشکیل شده است که کیفیت قدیمی دیانت و مراسم و تشریفات را کامل به جا می آورند؛ اما در مقابل آن، گروهی نیز اصطلاح طلب وجود دارند که اعتقاد دارند باید از تشریفات و مراسم دینی کاست.[۸۹]

اما در این میان گروه سونی نیز هست که اصلاً کاری به دیگر گروه ها ندارد.

وضعیت موبدان از این جریان بدتر است چرا که امروزه نمی توان به راحتی موبدی را یافت که کاملاً به امور دینی اشتغال داشته و از کارهای دیگر پرهیز کند و جدای ازآن بسیاری از ایشان از دانستن معانی و مفاهیم کتب و متون مقدس مذهبی عاجزند که این بیشتر در ایران هست ولیکن وضع در هند مقداری بهتر است.[۹۰]

۴.۸: تاریخچۀ کوتاهی از مطالعات مربوط به دیانت زرتشتی

مری بویس در بخش پایانی کتاب که آخرین بخش از کتاب نیز می باشد، سورات آنکتیل دوپرن را اول کسی از اروپائیان می داند که به مطالعۀ دین زرتشت پرداخته و بعدها دارمستتر، م.هوگ، ی.و.وست به این امر اهتمام ورزیدند.[۹۱]

اما در میان پارسیان تا قرن هجدهم مطالعۀ قابل توجهی صورت نگرفت ولی در مورد زبان و آثار پهلوی تحقیقاتی توسط پژوهشگران این عرصه همچون تهمورث انکساریا، بهرام گورپشوتن سنجانا … انجام شد.[۹۲]

در میان جامعۀ ایرانی در سال ۱۹۶۵ میلادی جمشید سروشیان، کتابی تحت عنوان فرهنگ بهدینان که فرهنگ لهجۀ زرتشتی و شامل اطلاعات بسیار گرانبهایی از رسوم زرتشتیان ایران است را به چاپ رساند.[۹۳]

 

[۱]. کای بارو همکاران، دیانت زرتشت، ترجمه: فریدون وهمن، نشر ثالث، تهران، ۱۳۸۹، دوم، ص ۱۱.

[۲].همان.

[۳].همان، ص ۱۲.

[۴].همان، ص ۱۳.

[۵]. همان، ص ۱۵.

[۶].همان، ص ۱۶.

[۷]همان، ص ۱۶-۱۸.

[۸]. مختصری از زندگی نامه پروفسور کای بار: کای بار از خاورشناسان نامدار دانمارکی ومتخصص در مطالعه ایرانی در رشته زبان ها و لهجه ها بوده که در ۲۶ ژوئن ۱۸۹۶ در کپنهاک دیده به جهان گشود و پس از ۷۴ سال عمر در چهارم ژانویه ۱۹۷۰ در همانجا بدرود زندگی گفته است. تحصیلات :پروفسور کای بار تحصیلات خود را ابتدا در رشته مهندسی مکانیک آغاز کرد ، اما به زودی علاقه اش به ریاضیات قدیمی جلب شد ، به طوری که رشته اش را ترک کرد، و برای دست یافتن به متون ریاضی کهن و قدیمی به تحصیل زبانهای یونانی و لاتینی پرداخت ، و از همین راه بود که به جهان زبانشناسی وارد شد و مجذوب مطالعات ایرانی گردید. در سال ۱۹۲۵ رشته زبان شناسی کلاسیک دانشگاه کپنهاگ را به پایان رسانید و چند سال زیر نظر علمای بزرگی مانند فردریش کارل آندره آس آلمانی (۱۸۴۶-۱۹۳۰) و آرتور کریستن سن دانمارکی (۱۸۷۵-۱۹۴۵) به تحصیل فقه الغه ایرانی پرداخت. در سال ۱۹۳۵ دانشیار رشته زبانشناسی دانشگاه مزبور و در ۱۹۴۵ پس از در گذشت استادش کریستین به استادی کرسی ایرانشناسی در دانشگاه مزبور برگزیده شد ، و تا ۱۹۶۷ که به سن بازنشستگی رسید در همین سمت باقی بود. پس از باز نشسته شدن به خواهش دانشگاه ساعاتی چند ،برخی از لهجه های قدیمی ایتالیایی و لیتوانی را تدریس می کرد. وی زبانهای اوستایی ، فارسی باستان ،ختنی ، خوارزمی ، پهلوی ساسانی و سایر زبانهای فارسی میانه را به خوبی می دانست. به سانسکریت ، پالی و اکثر زبانهای مهم هندی اشنایی کامل داشت ، عبری ،عربی ،لاتینی،یونانی و لهجه های گوناگون این زبان ها را می دانست و در مواقع لزوم تدریس میکرد. در زبانهای دیگر از قبیل کردی ،بلوچی،پشتو ، اسی و سایر لهجه های ایرانی و افغانی استادی کم نظیر بود.

[۹]. همان، ص ۱۵

[۱۰].j.p.asmussen

[۱۱].Mary Boysce

[۱۲].  Boyce, ‎Mary. A History of Zoroastrianism: The Early Period Vol 1. Handbook of Oriental Studies ed. Brill, ۱۹۹۶. ISBN 90-04-10474-7.

Boyce, ‎Mary. A history of Zoroastrianism. Handbuch der Orientalistik. Abt. 1, Der Nahe und der Mittlere Osten ed. Brill, ۱۹۷۵. ISBN 90-04-04319-5.

ا Boyce, ‎Mary. F. Grenet. A History of Zoroastrianism: Under Macedonian and Roman Rule v. 3. Handbook of Oriental Studies ed. Brill, ۱۹۹۱. ISBN 90-04-09271-4.

 

[۱۳]. کای بارو همکاران، دیانت زرتشت،ص ۲۴.

[۱۴].همان.

[۱۵].همان، ص ۲۴-۲۶.

[۱۶].همان، ص ۳۳-۳۴

[۱۷].همان، ص ۳۵.

[۱۸].همان.

[۱۹].Herodot

[۲۰] .Plutarch

[۲۱] .Strabon

[۲۲]. همان، ص ۳۷-۳۹.

[۲۳]. همان، ص ۴۰

[۲۴].همان، ص ۴۱-۴۲

[۲۵].همان، ص ۴۳.

[۲۶].همان، ص ۴۴

[۲۷]. همان، ص ۴۵-۵۱.

[۲۸].همان، ص ۵۷-۶۰.

[۲۹]. همان، ص ۶۴.

[۳۰]. همان، ص ۶۵-۶۷

[۳۱]. همان، ص ۷۷-۷۸.

[۳۲].همان، ص ۸۲.

[۳۳]. همان.

[۳۴]همان. ص ۸۱-۸۲.

[۳۵]. همان، ص ۸۲.

[۳۶]. همان، ص ۸۳.

[۳۷].همان، ص ۸۳.

[۳۸].همان.

[۳۹].همان.

[۴۰].spitama

[۴۱]. همان، ص ۸۴.

[۴۲]. همان، ص ۸۵.

[۴۳].همان، ص ۸۵.

[۴۴]. همان، ص ۸۶.

[۴۵].همان، ص ۸۷.

[۴۶].همان.

[۴۷]. همان، ص ۸۸.

[۴۸].همان.

[۴۹].همان.

[۵۰] .همان، ص ۸۹.

[۵۱].همان، ص ۸۹.

[۵۲]. همان ، ص ۹۱.

[۵۳]. همان.

[۵۴]. همان.

[۵۵] .همان، ص ۹۲.

[۵۶]. همان، ص ۹۰.

[۵۷].همان، ص ۹۱.

[۵۸]. همان.

[۵۹]. همان، ص ۹۲.

[۶۰]. همان، ص ۹۳.

[۶۱]. همان، ص ۹۵.

[۶۲].همان، ص ۹۵-۱۰۰.

[۶۳].همان، ص ۱۰۱-۱۰۲.

[۶۴]. همان، ص ۱۰۵.

[۶۵].همان.

[۶۶].همان.

[۶۷]. همان، ص ۱۰۶.

[۶۸]. همان، ص ۱۰۷.

[۶۹].همان، ص ۱۰۷.

[۷۰]. همان، ص ۱۰۷-۱۰۹.

[۷۱]. همان ، ص ۱۰۹.

[۷۲]. همان، ص ۱۱۰.

[۷۳].همان.

[۷۴]. همان، ص ۱۱۰-۱۱۵.

[۷۵]. همان، ص ۱۱۶.

[۷۶].همان، ص ۱۱۶-۱۱۷.

[۷۷].همان، ص ۱۱۸.

[۷۸].همان، ص ۱۱۹-۱۲۱.

[۷۹].همان، ص ۱۲۲

[۸۰].همان، ص ۱۲۳.

[۸۱].همان، ص ۱۲۳.

[۸۲].همان.

[۸۳].همان، ص ۱۲۹-۱۳۰.

[۸۴]. همان، ص ۱۳۲.

[۸۵]. همان، ص ۱۳۳.

[۸۶].همان، ص ۱۳۳-۱۳۵.

[۸۷].همان، ص ۱۳۶.

[۸۸]همان، ص ۱۳۷.

[۸۹].همان، ص ۱۳۸.

[۹۰].همان، ص ۱۳۹.

[۹۱].همان، ص ۱۴۱.

[۹۲].همان، ص ۱۴۱-۱۴۲.

[۹۳].همان، ص ۱۴۲.

همچنین ببینید

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها بر نوجوانان

شیوه های برون رفت از تاثیرات منفی سلبریتی ها

واژه «سلبریتی» از کلمه«celebrity» در زبان انگلیسی گرفته شده است که معادل واژه های «مشهور»، «معروف» و «نام آشنا» در زبان فارسی است. اصلی ترین کاربرد این واژه را می توان از اوایل قرن بیستم دانست ولی مفهوم واژه «سلبریتی» به عنوان یک شخص مشهور و شناخته شده، قبل از این دوران نیز وجود داشته و این واژه مورد استفاده قرار می گرفته است. به طور کلی می توان سلبریتی را به معنای فردی دانست که توسط تعداد قابل توجهی از افراد شناخته می شود و به دلیل دستاوردها، شهرت، محبوبیت و یا حضور فعال در رسانه‌ها و جوامع مختلف شناخته می‌شود. این افراد غالبا به عنوان تاثیرگذار در دیگر افراد جامعه در همه رده های سنی شمرده می شوند.

۲ نظر

  1. سلام من میخوام درمورد دیانت و نقش ان در خیانت کتابی تهیه کنم. ولی نمیدونم چطور میشه این کارو کرد؟ در حقیقت میخوام تالیف کنم. میشه راهنمایی ام کنید برای تالیف باید چیکار کرد؟
    درمورد منابع بهم گفته شد از ترجمه ی کتاب ها یا مقالات استفاده کنم ولی نمیدونم چجوری میشه تهیه کرد؟. و اینکه منظور از ترجمه چیه؟ خودم ترجمه کنم یا کتاب و مقاله ی ترجمه شده تهیه کنم؟
    اگر امکان داره راهتمایی ام کنید. ممنونم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.